از شرح قصّه تو بیان آب میشود...



قرار بود دمادم به پات غم بخورم

هر آنچه غصه نوشتند دم به دم بخورم


مرا بخاطر این عشق سرزنش کردند

بگو فراق ببینم، کنایه هم بخورم!؟


من عاشق تو شدم تا که آخر عمرى

شبیه زلف بهم خورده ات بهم بخورم


شراب داد به من روزگار، لب نزدم

ولى تو زهر بده، قول میدهم بخورم


چقدر نامه نوشتم که دوستت دارم

ولى قبول نکردى، چرا؟ قسم بخورم؟!


نظرات (۰)

هيچ نظري هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">