از شرح قصّه تو بیان آب میشود...



کیست این بانو که هرجا می گذارد پا، سر است

خاک پایش از تمام مردم دنیا سر است


در به خاکِ پایش افتادن تأمّل نارواست

هر که نشناسد در این هنگامه سر از پا سر است


محفل عشق است هرجا نام او را می برند

هرچه پایین تر نشیند هرکه در اینجا، سر است


هر که را یارای سودا نیست در بازار عشق...

نرخ این سودای پایاپای یا جان یا سر است


بوی پیراهن شفای دیدۀ یعقوب نیست

اهل دل در عین نابینایی از بینا سر است


هر کجا پا می گذاری در بیابان جنون!

جان من آرامتر! هر سنگِ این صحرا سر است...


کس نمی داند کجا خفته ست اما خاک او

گرچه پنهان گشته، از هر مرقد پیدا سر است


در مقام صبر و قرب از روی تسلیم و رضا

از ملک های مقرّب نیز او حتّی سر است


همردیف حضرت پیغمبر و مولا علی...

از تمام انبیاء و اولیاء زهرا (س) سر است


نظرات (۰)

هيچ نظري هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">