از شرح قصّه تو بیان آب میشود...


قرار آخر ما با تو بود برگردی

بدون بدرقه رفتی که زود برگردی


قرار بود اگر رفتی و مقابل تو

به سمت علقمه راهی نبود برگردی


قرار بود کمی رفع تشنگی بکنی

نفس بگیری و از پیش رو برگردی


قرار بود که حتی اگر  آبی هم...

نداشت مشک تو ، با این وجود برگردی


قرار بود تو باشی و هرکجا رفتی

نیامده علمت تا فرود برگردی


بنا نبود که حالا که دست تنهایم...

در این نماز به حال سجود برگردی


نظرات (۰)

هيچ نظري هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">