از شرح قصّه تو بیان آب میشود...



سی سال در فراق پدر گریه کرد و گفت:

بـازار شـام جایِ عزیزان مـا نبـود...


نظرات (۱)

گاه آهسته فقط وای برادر می خواند
لب تشنه قتلوا بود که از بر می خواند
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">