از شرح قصّه تو بیان آب میشود...

۵۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نجف الاشرف» ثبت شده است




پـدر و مـادر و فرزنـد و عیـالـم نـذره
پـدر و مـادر و فرزنـد و عیـالـت "حیـدر"



قسـم به وعـده شیرین مَن یَمُت یَرَنی

کـه ایسـتاده بمـیرم به احتـرام علـی



najaf


علـی جان

مـن از تبار تـو هستم، به آن نشان که خدا

غـبار کفش تـو را در دلـم ازل می ریخـت



امام علی


باورم نیست که خیبرشکن از پا افتاد

حضرت واژه ی برخاستن از پا افتاد



najaf2


این پیرمردی که غرورش را شکستند 

إنّا إلَیهِ راجِعون تکـرار می کرد 


از بس که دلتنگ نگاه همسرش بود 

او ابن ملجم را خودش بیدار می کرد