از شرح قصّه تو بیان آب میشود...

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رجب المرجب» ثبت شده است



علی کسیست که عالم گدایِ قنبرِ اوست
اگرچه گوشه ی پیراهنش رفو دارد



بنا نبود که اینقدر زابراه شوم

بنا نبود همش جان به لب کنید مرا


تـو را بجان عزیزت معطلم نکنید

سحر نیامده امشب طلب کنید مرا


عبادتی که بلد نیستم به غیر حسین

فقیر کرب و بلای رجب کنید مرا