از شرح قصّه تو بیان آب میشود...

۱۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «به ابوحمزة ی منصور الهی العفو» ثبت شده است



پایان شعبان رسیده مرا پاک کن حسـین

این دل برای ماه خدا روبراه نیسـت...




معلـوم بود آبرویـم را نمیبرد
از اولش گنـاه مـرا کم حساب کرد

اول بنا نداشت حسابم کند ولـی
وقتی که دید فاطمـه دارم حساب کرد

مـا را خـدا به خاطـر اربـاب میخرد
باید به روی شـاه دو عالـم حساب کرد



چون طفل، خانه برگشت او را بغل بگیرند

پس گم شدن برای مهر پـدر می ارزد


هرطـور می پسندی، بشکن دل گدا را

هـرچه شکسته تر شد، دل بیشـتر می ارزد




یا ابا عـبدالله

شـکر خدا که دور و برم نوکرانتند
آقـا به خاطـر رفقـایم مـرا ببخـش...



یـا رفیـقَ لا رفیـقَ لَه حلالـم کن، اگـر

بین مـا بـار گنـاهـانم رفاقـت را گرفـت





من دخیل التماسم را به چشمت بسته ام

حضرت ارباب بی همتا به دادم میرسی؟!