از شرح قصّه تو بیان آب میشود...

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «وحید محمدی» ثبت شده است



این تیغ ها نظامِ تنت را بهم زدند

ترکیب صورت و بدنت را بهم زدند


باران سنگ های پر از بغضِ مرتضی

دندان و دنده و دهنت را بهم زدند


وقت هجوم و غارت جسمت حسینِ من

آری حرامیان کفنت را بهم زدند...