از شرح قصّه تو بیان آب میشود...

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام هادی ع» ثبت شده است



از کلامت چه بگویم که چه با جانم کرد

محکمات کلمات تو مسلمانم کرد...




درست نیمه ی ذی الحجه بعد حج هر سال

تو مَحرمی و حرم می شود تو را مُحرم




به حلقه های ضریحی که نیست در حَرَمت

دلِ شکسته ی زائر دخیل می گردد...




وقتش رسیده وقت کنی رو به ما کنی

ما را کبوتر حرم سامرا کنی


درهم بخر نگاه نکن که چه میخری

رسوا شوم اگر که بخواهی سوا کنی...




تا قبل از این برای تو کاری نکرده ایم

مظلوم بی وفا شدنِ ما شدی... ببخش




در شأنت این بس اسـت که جدّ شمـا رضـاست

در فضـلت این بس اسـت که تـو جدّ قـائـمی