چقدر نامه نوشتم که دوستت دارم
ولى قبول نکردى، چرا؟ قسم بخورم؟!
چون به پا رفتن میسر نیست ما را سوی دوست
نامه می گردیم و با بال کبوتر می رویم...
در اشک های حسرت خود غرق می شوم
ای "کشتی نجات"، مرا هم بگیر از آب...
کاسه به دست آمدنم عیب نیسـت
کاسه ی خالی بروم نارواسـت...
یا حضرت ارباب، دمت گرم و دلت شاد
یا حضرت اربابِ کرم، خانه ات آباد
هر کس که هوای پـدری داشته باشد
خوب است که همچین پسری داشته باشد
از زمانی که شنیدم که تـو "پایین پایی"
قائلم زیر قدم های پـدرهاست "بهشـت"
پای شکسته گرچه به جایی نمی رسد
آه شکستگان به اثر زود می رسد...
باران شـب ولادتت ثابت کرد
محبوب ترین ساقی دنیا هستی
آقـا خدا دست تـو را بهر شفاعت آفرید
اُم البنیـن اصلاً تـو را بهر اطاعت آفرید
مـن برای تولّـدت اربـاب،
دوسـت دارم که پیرهـن بخـرم
تـو هنـوز هم بی کفن هستی
باید اربـاب یک کفن بخرم...