به درد آمیختند انگار مشروح خبرها را
خدا لعنت کند بانی این خون جگرها را
بدون سر فتوح جنگ ها کم اعتباری نیست
که ما در کربلا دیدیم از این بیشترها را
بگو تاریخ از جرم و جنایت هایشان، فردا
که فرزندانشان بالا نمی گیرند سرها را...
قرار آخر ما با تو بود برگردی
بدون بدرقه رفتی که زود برگردی
قرار بود اگر رفتی و مقابل تو
به سمت علقمه راهی نبود برگردی...
خوشم که جوهر عشق تو در سرشت من است
محبت تو همان خط سرنوشت من است
گناهکارم و از آسـتان قدس شـما
کجا روم؟! به خدا مشهدت بهشت من است
هـزار طایفه آمـد، هـزار مکتب رفت
و ماند شیعه که "قال الامام صادق" داشت...
فِتاده در دل تنگم هوای چون تو شَهی
هوا هوای حسین و هوای در به دری...
نام زیبای تـو را بردم خزانم شد بهـارلافَتی إلا علـی لاسَیف إلا ذوالفقـار...
حمد و سوره بر سر قبر محبانش نخوان
از مزار سینه زن، سینه زنان باید گذشت
روزی اگر بناست فدای کسی شوم
سوگند میخورم که فدای تو می شوم
ناراحتم خدای نکرده ولم کنی
من تازه دارم از فقرای تو می شوم
شب های قبر منتظرم ایّها الرئوف
بیهوده نیست اینکه گدای تو می شوم
نظری به کار مـن کن که ز دسـت رفت کـــارم
به کسم مکن حواله که بــه جز تـــو کس ندارم