قبولم می کند در پیری ام محراب آغوشت...
به مسجد میرسند آخر، چو میپوسند قرآن ها
از هر طرف که آییم، زیباست گنبد تو
حقا که راست گفتند، گل پشت و رو ندارد
وصلِ تو زود رفت و فراقِ تو دیر ماند
فریاد ازین عقوبتِ بسیار و عمرِ کم!
آقا در این دو ماه اگر کم گذاشتیم
ما را به خاطر دل زینب حلال کن...
پایان ماه روضه شده، غم گرفته ام
هیئت تمام گشته و ماتم گرفته ام
بعد از دو ماه گرفت صداهای ذاکران
تازه دلم شکسته شده دم گرفته ام...
آنقدر روضه گرفتیم و شفا دادی که
ارمنی هم ز مرامت به طمع افتاده...
نمردنم ز فراقت ز سخت جانی نیست
امید وصل در این ماجرا گلوگیر است
هر شاهدی که در نظر آمد به دلبری
در دل نیافت راه که آنجا مکان توست...
سرمایه سری هست، فدای سر ارباب
سر به سر ارباب، سرِ نوکر ارباب
بهتر که سرم را به روی دست بگیرم
چیزی که ندارم ببرم محضر ارباب...
آنانکه خاک را به نظر کیمیا کنند
از یمن تربت شه کرب و بلا کنند
آنانکه دیده اند ضریح حسین را
آیا بوَد که گوشه چشمی به ما کنند