هرچند که توصیف تو مولا شدنی نیست
تو لطف کنی ناشدنی، ناشدنی نیست
طبعی که نپرداخت به نام تو، تلف شد
بر خاک نوشتند علـی؛ دُرّ نجف شد
تو لطف کنی ناشدنی، ناشدنی نیست
طبعی که نپرداخت به نام تو، تلف شد
بر خاک نوشتند علـی؛ دُرّ نجف شد
هرکس که تو را دید به زانو زدن افتاد
در صحن تو خورشید به جارو زدن افتاد
هر کس که گدای تو شد آقای جهان شد
از برکت نام تو اذان نیـز اذان شد
در صحن تو خورشید به جارو زدن افتاد
هر کس که گدای تو شد آقای جهان شد
از برکت نام تو اذان نیـز اذان شد
