شد تمتّع به طوافِ حرمِ شـاهِ نجف
حجِّ امسال همه دور علـی میگردیم
جهان بدون علـی رنگ و بو نخواهـد داشـت
بدون فاطـمه هـم آبـرو نخواهـد داشـت...
"فَمَن یَمَتْ یَرَنی" گفتی و هراس ندارم
که میکشی به نگاهی و زنده می کنی آنی
تردید کرده عقربه در لرزشی مدام
شاید دلیل لرزش قبله نما علیسـت
قافیه بی بهانه خود جور اسـت
دور تـا دور کعـبه انگور اسـت...
سجده بر پای تو در زمره ی تعقیبات است
حَمْدُلِلَّه که نمازم همه پامالِ تـو بود...
من از "اَلْیَومُ اَکْمَلْتُ لَکُمْ..." اینگونه فهمیدم
خدا با مهر او دین مرا اندازه می گیرد...
زمان به خواب ببینـد که باز امیرانی
رقـم زنند به رسم تـو نامه روی زمین:
"مرا بس است همین یک دو قرص نان ز جهان
مرا بس است همین یک دو جامه روی زمین"
خودت بگو به که دل خوش کنند بعد از تـو
گرسـنگان "حجاز" و "یمامه" روی زمین؟
همه با کاسه ی شیر آمده بودند امشب
غیرِ عباس که با کاسه ی آب آمده بود...
من دختری بـابـایی ام دلشـوره دارم
در خواب دیدم که سرت "شَقُّ الْقَمَر" شد...