از شرح قصّه تو بیان آب میشود...

۳۹۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام حسین ع» ثبت شده است



اربـابـم

ﺟز ﮐﻮﯼ تـو، ﺩﻝ ﺭﺍ ﻧﺒﻮَﺩ ﻣﻨﺰﻝِ ﺩﯾﮕﺮ

ﮔﯿﺮﻡ ﮐﻪ ﺑﻮَﺩ ﮐﻮﯼ ﺩﮔﺮ، ﮐﻮ ﺩﻝِ ﺩﯾﮕﺮ؟




ما را فراق روی تو کشته است نه روزگار!

مرگ و جفا و گردش گردون بهانه است




به چهار فصل گدایان، همیشه باران هست

عنان دیده ی ما را بهـار می گیرد...




من بارها فتاده تو دستم گرفته ای

لطفت زیاد دیدم و کم میبرم ز یاد...




‌مست از غم توام، غم تـو فرق می کند

محو تـوام که عالمِ تـو فرق می کند


یک دم نگاه کن که مـرا زیر و رو کنی

باید عوض شد، آدم تـو فرق می کند


تنها کمی به من نظر لطف می کنی؟

آقای مهربان! کم تـو فرق می کند...




دستی که در مقابل شه میشود دراز

بی دست علقمه ز کرم میکند پرش...




سرِ سـال اسـت، مـردِ مسکینم

مکش از دسـتِ خالی ام دامن...




خوشا به حال کسیکه به سمت کرب و بلا

برای لحظه تحویل سال می آید... 




در آخرین شب جمعه ی امسال، سجده کن

یک سال، به عمر نوکری ما اضافه شد...




یک شهر در به در شده است از حضور تـو

یوسف هم اینقدر به خدا مشتری نداشت...