روضه خوانت میشوم با روضه ای تک مصرعی
« بر زمین بودی و بر جسم تـو پیراهن نبود »
دستت به روی خاک و همه دست میزنند
در این میان منم که دودستی به سر زنم
نفسش سرد شد و خون سرش ریخت زمین
مثل اشک پدرش بال و پرش ریخت زمین...