از شرح قصّه تو بیان آب میشود...

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عَجِّل عَلی ظهورکَ یا صاحب الزمان» ثبت شده است



دورِ سرِ مـادرت بگردان چیزی 

آن را صدقه به ما بده، مهدی جان... 




کاروانی شکر از مصر به شیراز آیـد

اگر آن یـار سـفرکرده ی ما بازآیـد


من همان روز که روی تو بدیدم گفتم

هیچ شک نیست که از روی چنین ناز آید




من شهریارم... شاعری که پیر شد بی تو

یکروز می آیی و می پرسم: چرا حالا؟!




ساقی ببخشا جام را، از باده پر کن کام را

گو باز این پیغام را، پیمانه گردان می رسد...




شد تمتّع به طوافِ حرمِ شـاهِ نجف

حجِّ امسال همه دور علـی میگردیم




بی تو ای یوسف زهرا زِ همه سیر شدم

از غم هجـر تو یک عمـر زمینـگیر شدم 


یمن و سوریه و شام و عراق از یکسو

حال ماتم زده ی مـردمِ کشمیر شدم...




یکـروز زیر پای شما خاک می شوم

من زاده می شوم که بمیرم برایتان


ناقابل است پیـش کشـم در برابرت

چشمم، سرم، دلم، همه آقـا فدایتان




به درد آمیختند انگار مشروح خبرها را

خدا لعنت کند بانی این خون جگرها را


بدون سر فتوح جنگ ها کم اعتباری نیست

که ما در کربلا دیدیم از این بیشترها را


بگو تاریخ از جرم و جنایت هایشان، فردا

که فرزندانشان بالا نمی گیرند سرها را...




همـه کنیـد قیـام و دهیـد سـلام 

امام کل زمان ها دوباره گشت امام




یک زمـان کوچـه ی بنی هـاشـم

یک زمـان بسـته راه هـای منـا


قتـل مظلوم در شلوغی هـا

 راه بستـن تخصص اینهـاسـت