از شرح قصّه تو بیان آب میشود...



من خاکم و زِ خاکِ دَرَت کیمیا شوم

 فخرم همین بوَد که در اینجا فنا شوم


بنشسته ام میانِ غلامان به این امید

شاید به پاسبانی صحنت سوا شوم


نظرات (۱)

کاش با امید زنده بشیم
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">